عبدالمصور رشاد

ساخت وبلاگ

آزاده دلی که در کمین افتادم در صید نگاهش اینچنین افتادم دیری نگذشت و من ز چشمش ناگه چون قطره‌ی اشک در زمین افتادم رشاد مصور عبدالمصور رشاد...
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 38 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 16:43

بهارِ من خزان است و دلم سرد
ندانستی‌غمت با من چه‌ها کرد
تو رفتی شهر ما خالیست،لطفا
فقط یک بارِ دیگر زود برگرد..!
رشاد

عبدالمصور رشاد...
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

سنگِ‌جفای یار و همین "شیشه‌ی‌دل" استاین‌از خطوطِ‌ مانده‌ی یک‌عمرِ باطل است دیوانه ام اگر ، تو مزن پای، نقش مندیوانه‌در مقام خودش‌ خیلی‌ عاقل است بی تو نفس کشیدن من سخت می شودبی تو نفس کشیدن من...آه مش عبدالمصور رشاد...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 198 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

ای آسمان بیا و به رویم کمی بباربا قطره های عشق،خدا! نم نمی ببار من انتظار قله‌ی بررسی از مرجع لبخند طبق کپی رایت میکشم...سخت است انتظار تو هرچند، میکشم یکسو تمام قصه‌ی چنگیز و یک طرف:آنچه که از جفای تو دلبند میکشم فوقِ گناهکاری عبدالمصور رشاد...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 181 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

حالا که از میان شما کم شوم بررسی از مرجع چطور؟ طبق کپی رایت ....
سر فصل های این همه ماتم شوم بررسی از مرجع چطور؟ طبق کپی رایت

وابستگی به شانه‌ی هر بی نسب بس است
در خود مثالِ حضرت آدم شوم چطور؟...

از بس که داغ دیده ام و درد و رنج و آه
پرچم به دستِ قافله‌ی غم شوم چطور؟

یا شام در غروبِ غم انگیز زندگی....
چون اشک از نگاه خودم خم شوم چطور؟

دیریست از نفس کشیدن خود سیر گشته ام
در کام مرگِ خویش فراهم شوم چطور؟

بخشوده ام جفای تو را صد هزار بار
گر جانشینِ قبله‌ی حاتم شوم چطور؟

رشاد

عبدالمصور رشاد...
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 164 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

#من‌ بررسی از مرجع انسانم طبق کپی رایت !-------با صفا بود همان دهکدهصداقت، قصه‌ی هر روز و هر شب بودشاید طفلان دروغگویی بودیمولی از دروغ هایمان بوی صداقت می آمداما اینجا نه!چه ارزان می فروشند آدمیت راصداقت فحش محسوب استبه کیشِ ثرو عبدالمصور رشاد...ادامه مطلب
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 200 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

رفتم اما باورم کن میروم جای که نیست
تا نگیرد ذهن من را شوق زیبای که نیست

جاده خاکی های عشقش بس خرابم کرده است
سخت میپیچم میان کوه و دریای که نیست

میروم امروز را با آنکه در ها بسته است
تا نگیرد از یخن روزی زلیخای که نیست

کفش هایم روزی خواهد آمد از آن سوی مرز
کفش هایم شاید...اما در کفِ پای که نیست

با دو چشم خیس برگشتم میانِ دفترم
روی نام خود زدم خطّی و امضای که نیست

رفته ام اینبار صحرایی که مجنون هم نرفت
تا سراغم را نگیرد عشق لیلای که نیست

رشاد

عبدالمصور رشاد...
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 200 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

بگذر از محفل نشینی در دل ایّام باش
نقشه‌ی هفتاد شهرِعشق را رسّام باش

شهرتت روزی جهانی می شود میدانم و...
شور برپا میکنی جانا کمی بینام باش!

با وزیرت یکه تازی کردی در شطرنج عشق
شاه مَیدانم فدایت یک کمی آرام باش

شوخ، مستی میکنی آهوی وحشی خواهشا
خواهشا آهوی مستم اندکی هم رام باش

نمره کم آورده ام لطفا تو ای استاد عشق
یاری ام ده آبروی این دل ناکام باش

رشاد

عبدالمصور رشاد...
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 175 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

آزاد راهِ بررسی از مرجع زندگی طبق کپی رایت ام پیچ و تابی است
منفورِ دهر بودنم از بی‌حسابی است

همدل، رفیق، نیست و حتی‌که همدمی
مجروحِ جنگ بررسی از مرجع زندگی طبق کپی رایت ام ، های مرحمی

لبخند هدیه کردم و صد فحش داده اند
انصاف و عدل نیست خدا یا چرا کمی؟

یک جعبه گریه دارم و یک جاده-راهِ دور
وین جاده منتهی‌ست به دستان دیوِ کور

یک وادی-یک سراب و چه دلتنگ میروم
شاید بسوی مرگ، وَ شاید بسوی گور

سنگریزه میزند به سرم، روی شانه ام
شاید شکسته است دیگر سقف‌ِخانه‌ام

رشاد

عبدالمصور رشاد...
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 179 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21

زین چشم‌های‌سرخ، نگو من‌شرابی ام
خون گریه میکنم ، بخدا التهابی ام

با آنکه شرطِ بازی ما سخت میشود
یک روز، قهرمان نهنگ های آبی ام

این‌جمله‌کاذب‌است‌که"همدرد‌همدم‌است"
همدرد من‌کجاست‌درین بی‌حسابی ام

شاید دلیلی نیست که جان لرزه میکند
جز اینکه‌ پیشِ‌چشمِ یکی اضطرابی‌ام

اینجا هزار درد درین قصه‌شامل است
من در میانِ این همه درد انتخابی ام

یک جنگیِ پیاده‌‌‌ مرا طعنه میزند
شاید شکست خورده دلِ انقلابی ام

رشاد

عبدالمصور رشاد...
ما را در سایت عبدالمصور رشاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rashaado بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 0:21